این حرفهای یک بازنشسته است که کلافه و عصبانی بیرون از یک مرکز خدمات بیمه درمانی قدم میزند تا خودش را آرام کرده باشد. بازنشسته مخابرات است. میگوید 34 سال سابقه کار دارد و وقتی صحبت از بیمه تکمیلی شد خیلی خوشحال بود که میتواند خدمات درمانیاش را ارزانتر دریافت کند. بابت عمل جراحی همسرش 3میلیون تومان هزینه کرده و حالا آمده که از خدمات بیمه تکمیلی استفاده کند و پولش را پس بگیرد. خودش و همسرش بیمه تکمیلی دارند و امیدوار بودند که از این طریق بتوانند از پس هزینههای درمانی برآیند. این بازنشسته میگوید: قوانین بیمههای درمانی جوری است که فقط خودشان از این قوانین سر در میآورند، من چندین بار این قوانین را خواندهام بازهم میبینم نمیتوان تعهدات بیمهگر و بیمهشونده را بهروشنی از آنها دریافت کرد. برای بستریکردن همسرم، در بدو ورود به بیمارستان از من خواستند که 700هزار تومان واریز کنم و من هم حقوقم را کامل به بیمارستان تقدیم کردم.
این مرد 65ساله ادامه میدهد: به هر حال ما نمیتوانیم در بدو ورود به بیمارستان فرار کنیم، آن هم وقتی قرار است همسرم عمل شود. او باقی مبالغ را در 2مرحله به حساب بیمارستان واریز کرده است و بعد با یک معرفینامه از بیمه، بخشی از این هزینهها برگردانده شد. این بازنشسته در آخرین مرحله درمانی همسرش نزدیک به 2میلیون تومان هزینه کرده است و حالا برای دریافت آن از طریق بیمه تکمیلی به این مرکز مراجعه کرده است. او در پاسخ به این سؤال که برای دریافت حق بیمه با چه مشکلی روبهرو شده میگوید: کارشناس اینجا به من میگوید که باید لیست هزینهها با جزئیات کامل را بیمارستان به من تحویل میداد و این برگههایی که به من دادهاند فقط حق و حقوق خودشان است. میبینید؛ کار فقط از یک جا مشکل ندارد. حتی کسانی هم که در بیمارستان این مدارک را به ما تحویل میدهند نمیدانند، مدارکی که برای دریافت حق بیمه به ما میدهند باید چه اطلاعاتی داشته باشد و ما باید چندین مرتبه بیایم و برویم و در صف منتظر بمانیم تا این مبلغ بعد از چند ماه به حسابمان واریز شود، آن هم اگر واقعا نیمهراه خسته و ناامید نشویم.
قوانین بهروز و کافی نیستند
سالن پر شده از بازنشستههای خسته و کلافه که منتظرند شماره برگه نوبتشان خوانده شود. صدای بلندگو شماره 1242 را به باجه4 راهنمایی میکند. بازنشسته صاحب این شماره زنی است حدودا 60ساله که با حوصله به صحبتهای کارشناس آنطرف شیشه گوش میدهد. با نگاهی که به مدارکش میاندازد بهنظر میرسد ناقص هستند و باید دوباره به این مرکز مراجعه کند. این زن بازنشسته درباره چگونگی ارائه خدمات بیمهدرمانی به بازنشستگان میگوید: بهنظر من این دردسرهایی که ما برای رفتوآمدهای به اینجا و گرفتن حق بیمهمان میکشیم به خاطر مشکلات قانونی و بیتوجهی سازمانها به وظایف خودشان است. معلوم نیست سازمان بازنشستگی و قراردادی که مثلا با بیمه دی بسته است چه مشکلاتی دارد؟ چرا ما باید اینقدر بیاییم و برویم و چرا بیمارستانها و سازمان بازنشستگی مشکلاتشان را با هم حل نمیکنند؟ آنها با هم دعوا دارند ما باید جورشان را بکشیم و جالب است که در این حیص و بیص، سهم بیمه تکمیلی از حقوق ما همچنان در حال کسر شدن است ولی برای گرفتن خدمات باید خون جگر بخوریم. مسئله دیگری که این بازنشسته به آن اشاره میکند، نبود سیستم یکپارچه بین سازمانهای مرتبط است، او میگوید: امروزه که دیگر نمابر و اینترنت و سیستمهای شبکهای و... وجود دارد، چرا حداقل کارشناسی در بیمارستان نمیگذارند که به این مسائل رسیدگی کند؟ وقتی کسی در بیمارستان، بیمار دارد، نمیتواند آنچنان دنبال کارهای دیگری باشد؛ به هر حال بخش زیادی از کارهای بیمار بهعهده همراهش است. مگر ما بازنشستهها چقدر توان بدنی داریم که اینهمه بیاییم و برویم و در صف منتظر باشیم؟ مگر همه بازنشستهها میتوانند اینقدر دوندگی کنند؟ یا اگر عمل جراحی انجام دهند و کسی را نداشته باشند که دنبال کارشان بدود تا کی باید صبر کنند که پولشان را بگیرند؟
درمیان بازنشستگان، میانسالانی هم به چشم میخورند که احتمالا بهدنبال حق بیمه والدینشان هستند. محمد 47ساله و جانباز است. مادرش که دیابتی و در خانه سالمندان بستری است یک عمل جراحی را در بیمارستان پشت سر گذاشته است. عمل مادرش بیش از 2میلیون هزینه دربرداشته و بخشی از آن قرار است از طریق بیمه درمانیاش به او بازگردانده شود. محمد میگوید: بعد از 4ماه دوندگی به من گفتهاند مدارک کامل است و بروید و ما 45 روز دیگر به حسابتان واریز میکنیم. من نخستینبار مدارک عمل مادرم را 24 دی ماه سال گذشته تحویل دادم. بعد هم رفتم بیمه دی شعبه سپهبد قرنی که جای سوزن انداختن هم نبود، گفتند بروید شعبه میرداماد چون ما تا سقف 200هزار تومان پرداخت میکنیم. بهنظر من بیمه تکمیلی در حد حرف است؛ آنها خودشان هم نمیدانند چه میگویند و قرار است چه کار کنند و هر بار به بازنشستگان وعده و وعیدهای بیسرانجام میدهند، حتی اگر مثلا بازنشستگی و تامین اجتماعی قرار است با هم کاری انجام بدهند خب باید همکاری کنند. آنها مشکل دارند ولی چوبش را ما میخوریم. این مرد همچنین از اینکه بیمه تعهدی برای عینک، عصا و دندان مصنوعی برای بازنشستگان ندارد گلهمند است و میگوید: این مشکلات در دوره بازنشستگی اتفاق میافتد و آنها باید برای خرید این نیازمندیها تسهیلات داشته باشند.
بیمهای که امنیت و آسایش نیاورد
زن بازنشسته دیگری تعریف میکند که آبان سال گذشته برای اکو، اسکن و... حدود یکمیلیون تومان هزینه کرده است. مدارکش را تحویل داده، کامل شده و به او وعده دادهاند که بهزودی به حسابش واریز خواهد شد و امروز 6ماه گذشته است. او برگه حقوقش را نشان میدهد و میگوید: میبینید هر ماه بابت بیمه تکمیلی از حقوقمان کسر میشود اما وقتی میخواهیم از تسهیلاتی که پولش را قبلا پرداخت کردهایم استفاده کنیم دچار دردسر میشویم. ما سهممان را بهموقع و دودستی میدهیم اما برای گرفتن حقمان باید بدویم. خب این کار نیاز به یک سیستم سراسری و شبکه دارد. این همه بازنشسته در سن بالا در این مراکز جمع میشوند، بعضی هم بحثشان میشود و زود، خسته و عصبی میشوند. آخر این چه قانونی است، مگر قانون برای آسایش و امنیت نیست؟ سالیان سال است که برای ما این معمول شده است که باید بهدنبال کارها بدویم. این مراکز شلوغ و پردردسر چیست که برای ما بازنشستهها درست کردهاند؟
یکی از کارشناسان این مراکز شرایط موجود برای بازنشستگان را بسیار آزاردهنده و دشوار عنوان میکند. وی معتقد است که سهم پرداختی بیمهشدگان بسیار بالاست و بیمهکننده طرف قرارداد سازمانها معمولا با حداقل تعهد وارد قرارداد میشود و سازمانها هم ترجیح میدهند تعهدات بالایی برای بیمهشدگان خود عهدهدار نشوند و اینجاست که تقریبا همه بار درمانی بازنشستهها بر دوش خودشان است. بیماران خاص با مشکلات زیادی درگیرند و معمولا درمانشان را با یاس و ناامیدی ادامه میدهند. همچنین سهم پرداختی بیمهشدگان در خدمات سرپایی وپاراکلینیکی بسیار زیاد است.
بهنظر میرسد که تعهدات پایین و تاخیر در پرداخت هزینهها توسط بیمه، دلایل اصلی نارضایتی و گلایه و شکایت بازنشستگان است. این همه در حالی است که حداکثر مبلغی که در تعهدات سالانه بیمه در سامانه این شرکت به چشم میخورد 6میلیون تومان است که به جراحیهای تخصصی تعلق میگیرد.